
| آخرین به روز رسانی: چهار شنبه 28 آبان 1404 |
| آخرین به روز رسانی: چهار شنبه 28 آبان 1404 |

احمد جعفریماجد، مدیر عامل انجمن دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری تیری، در یادداشتی نوشت:در خوزستان و به خصوص در منطقه سوسنگرد، حمیدیه، هویزه، بستان و رفیع صنایع دستی مهم و بینظیر بسیاری موجود است که بوریابافی از نمونه بارز آنهاست. بوریابافی در فهرست میراث معنوی کشور نیز ثبت شد اما این اتفاق تاثیر چندانی در توسعه و معرفی هنر در جامعه امروزی نداشته است. بوریابافی در مکانها و مناطق بسیار محدودی صورت میگیرد.
«معدان» یا مردمانی که در هُور زندگی میکردند با استفاده از «قصب» (نی)، که در اطرافشان بود، مکانهایی را برای خود میساختند. مکانهایی همچون «چباشه»، «صریفه»، «صوباط»، «بیت القصب» و «مضیف» که هر یک کاربری خاصی دارد و همگی حاصل بافتن گیاهی به نام «قصب» یا همان «نی» هستند.
«هورالعظیم» تنها جایی است که مردم «دست میسان» (مکانی که شامل هورالعظیم و هور الحویزهی عراقی است) قصبهای مورد نظر خودشان را انتخاب میکنند و میبرند. داستانهای سیر و سفر معدان میان نیزارهای قامت کشیده و بلند شبیه معماهای اساطیر «سومری» میان خطوط کتابهای تاریخ را میتوان لمس کرد. در همان کتابهای تاریخی میتوان ریشههایبسیاری از این نوع بافتن را رصد کرد. چنین بافتنهایی را میتوان در سنگنبشتههای باستانی سومری در هزاره پنجم قبل از میلاد و درون معماری شهر باستانی «خفاژه» که در هزاره چهارم قبل از میلاد بنا شده است، مطالعه کرد.
سازه مضیف و دانش آن در سال ۱۳۹۰ در فهرست میراث معنوی کشور به ثبت رسید. این نوع بنا که بزرگان «معدان» یا ساکنان «اهوار» (جمع هُور) در آن سکنی میگزیدند، از «بردی» (یکی از انواع گیاهانی است که در هور رشد میکند) و قصب در مراحل بسیار پیچیده و طاقت فرسا ساخته میشود. این کار را افراد خاصی که این هنر را از اجدادشان به ارث بردهاند و آن را به فرزندانشان آموزش دادهاند، انجام میدهند. این هنر تاکنون میان مردم دشت آزادگان و دورق (بخشی از شهرستان شادگان) موجود است، اما این آیین و فنون آن به مرور در حال فراموشی است. آنها سعی میکنند به گونهای عمل کنند تا هنرها و فنون خود را در ساخت این سازه به نمایش گذارند. آنها ابتدا به عمیقترین نقطههای هور سفر و بلندترین نیها را انتخاب میکنند. نیها ویژگیهای خاصی دارند از جمله آن ویژگیها این است که نی باید باریک و انعطاف پذیر باشد تا بتوانند به راحتی آن را به حالت هلالی درآورند.
شیوه و روش چاله کندن نیهای جمعآوری شده را در کنار صدها نی دیگر قرار میدهند تا بخشی به نام «شبّه» که شبیه به یک پایه هلالی شکل است را تشکیل دهند. زمین را به شکل منحنی به سوی قسمت مرکزی مضیف حفر میکنند تا بعدها به راحتی شبهها حالت هلالی به خود بگیرند. در مقابل شبه دیگری را قرار میدهند و آنها را از قسمت بالا به یکدیگر میرسانند و با استفاده از طناب یا بردی و نی به هم وصل میکنند. هر قوس یا هلال از یکدیگر با مسافتی به اندازه تقریبی ۲ متر فاصله دارند. هر اندازه که این هلالها بیشتر شوند مضیف هم بزرگتر میشود.
معمولا تعداد هلالها فرد است. ورودی مضیف از قصبهاست. آنها به شکلهای مختلف و زیبایی نیها را به هم دیگر میبافند و هنرنمایی خود را در همان ورودی یا «واجهه» نشان میدهند. برای سقف مضیف هم از بوریا که خود نیز از قصب (نی) ساخته شده است، استفاده میکنند. اما قبل از آن با استفاده از نیهای نرم عمودهای افقی را به شبهها میبندند و آنها را «اهطار» میگویند. سقف را به وسیله بوریا پوشانده میشود، بوریاها را از زمین با فاصله حدود یکونیم الی ۲ متری قرار میدهند. این فاصله برای تهویه است. معمولا این فواصل را با استفاده از بردی و نی به صورت مُشبک بافته میشود. در فصل زمستان این فاصلهها را با استفاده از بردی به طور محکم میپوشانند.
مهماننوازی در مضیف وجود مضیف و مهماننوازی آن نشانههای بسیاری دارد که هاون کوبیدن یکی از آنها است. کوبیدن هاون در مضیف نشانه آمادگی برای استقبال مهمانان است. دانههای تافته شده قهوه را داخل هاون قرار میدهند و لحنهای خاصی را برای کوبیدن ادا میکنند. گویی کوبیدن هاون را مثل لحنهای یک سمفونی حفظ می کنند و امروز آن را مینوازند.
یکی از نشانههای مهماننوازی در مضیف سقف آن است. مهمانان که وارد میشدند ابتدا به سقف و محل «موگد» (محل آتش) آن نگاه میکردند. هر مضیفی که سقف آن تیره شده نشانه این است که آن مضیف صاحب ضیافت و مهمانان بسیاری است.
عربها از این سازه برای بسیاری از مراسمها همچون حل و فصل مشکلات، خواستگاریها، تبادل آرا و نظرات، مشاعره و استقبال از مهمانان استفاده میکنند و آن را مکانی متعلق به مهمان میدانند. برای همین نام آن را بر وزن «ضیف» (مهمان) گذاشتند و آن را «مضیف» گفتند.
برای مضیف آداب و رسوم خاصی است. از جمله آنها ورود به آن است. به دلیل اینکه ارتفاع در ورودی کم است هر فردی که میخواهد وارد مضیف شود مجبور است سر خود را خم کند و این نشانه احترام به مضیف و حاضران در جمع است. دیگر اینکه سلام و تحیت آن از سمت راست شروع و به سمت چپ منتهی میشود. این موضوع در قهوهخوری (یکی از آداب و رسوم عرب خوزستان) و چای دادن نیز تکرار میشود.
آنها هنرهای چنین بناهایی را از پدران و اجداد خود فراگرفتهاند و آن را نه به خاطر اینکه این گیاه به وفور در آن منطقه یافت میشد بلکه به دلیل ارتباط آن با آب و هوا، اقلیم رسوبی و فرهنگ خود انتخاب کردند و به خوبی آن را مورد استفاده قرار دادند.